به گزارش مجله خبری نگار، معمولا زوجین بعد از ازدواج تمایل دارند که زندگی مستقلی را شروع کنند تا به عنوان یک خانواده مستقل شناخته شوند و تمایلی به زندگی کنار خانواده همسرشان ندارند. ولی در برخی موارد از آنجا که پسر توانایی تهیه منزل مستقلی ندارد یا ترجیح میدهد نزدیک به خانواده خودش یا در یک طبقه از خانه پدرش ساکن شود، شرایط تغییر خواهد کرد.
زندگی کردن با خانواده شوهر زمینه دخالت خانواده شوهر به خصوص مادر شوهر را فراهم میکند به خصوص اگر سن زن و شوهر کم باشد، این دخالتها در زندگیشان پررنگتر خواهد شد. در صورتی که خانواده شوهر اهل دخالت کردن در زندگی شما نباشند یا خودتان از اول طوری رفتار کنید که حریمها حفظ شود و به عنوان یک خانواده مستقل شناخته شوید میتوانید بدون مشکل در کنار خانواده شوهر زندگی کنید.
البته زندگی کردن در یک طبقه مجزا شاید زیاد دردسر ساز نشود، ولی زندگی کردن در یک اتاق یا بخشی از خانه میتواند مشکلات زیادی به دنبال داشته باشد.
به هر روز زندگی باخانواده شوهر مسلما مزایا و معایبی دارد که در این مقاله به بررسی آنها میپردازیم.
زندگی با خانواده شوهر مسلما با داشتن حریم خصوصی منافات زیادی دارد به خصوص اگر در یک طبقه مجزا نباشد و یک اتاق در خانه به شما اختصاص داشته باشد مشکلاتتان دو چندان خواهد شد. مثلا مادر شوهر بدون اجازه وارد اتاق شما شود یا این که از واحد شما کلید داشته باشد و گاه و بیگاه با کلید خودش به منزل شما بیاید.
احتمال این که شوهرتان بخواهد بیشتر وقتش را کنار مادرش بگذراند زیاد است و مسلما زمان تنهایی و دونفره خیلی کمتری خواهید داشت.
از نظر رابطه جنسی بسیار معذب خواهید بود به خصوص اگر مقید به غسل کردن بعد از رابطه جنسی باشید این گرفتاری بیشتر خواهد شد و زیر ذره بین خانواده شوهر قرار خواهید گرفت و تعاد دفعات رابطه شما شمارش خواهد شد.
نمیتوانید طوری که میخواهید لباسهای باز بپوشید و فرصت کافی برای معاشقه خارج از اتاق خواب نخواهید داشت و رابطه جنسی تان را مجبورید در سکوت و حداقل هیجان برقرار کنید.
رفت و آمدتان تحت کنترل قرار خواهد گرفت و احتمالا مجبور خواهید شد برای مسافرت، بیرون رفتن، خرید کردن یا ماندن در خانه مادرتان پاسخگو باشید.
زمانی که شما با خانواده شوهرتان زندگی کنید مخارج مشترک میشود و احتمال این که در زمینه مالی با آنها به مشکل بربخورید یا این که آنها توقع داشته باشند، چون در خانه آنها هستید بیشتر خرج کنید زیاد است. اگر شوهر شما خودش از نظر مالی زیاد به خانواده اش رسیدگی کند با این که وضع مالی مناسبی ندارد مسلما باعث دلخوری شما خواهد شد.
شاید هدف شما از کنار خانواده شوهر ماندن، گردآوری پول کافی برای رهن یا خرید خانه باشد، ولی با مخارجی که خانواده شوهر روی دستتان میگذارد و بی فکری شوهرتان هر روز از این هدف دورتر شوید.
هر خانمی سلیقه خاصی برای خانه داری و غذا پختن دارد و اگر این تفاوتها مدیریت نشود نمیتوانید با مادرشوهرتان سازگاری پیدا کنید. ممکن است مادر شوهرتان توقع داشته باشد همه وعدههای غذایی را شما بپزید یا این که همه وعدههای غذایی را همراه آنها صرف نمایید.
ممکن است در ازای خانهای که به شما داده اند توقع انجام کارهای خانه را داشته باشد. بهتر است قبل از همخانه شدن در مورد تمام این موارد صحبت کرده و به نتیجه برسید.
اگر از همان ابتدا موقعیت خودتان را به درستی تثبیت نکنید با اعصاب خوردیهای زیادی در آینده روبرو خواهید شد.
زندگی کردن با خانواده شوهر به معنی از دست رفتن استقلال است، شوهرتان همچنان به خانواده اش وابسته میماند و اگر به مشکلی بخورد کمتر تلاش میکند و منتظر است خانواده اش مشکلش را حل کنند. او کم کم به این نتیجه میرسد که مرد خانه نیست و همچنان فرزند خانواده است و ممکن است مردانگی و اعتماد به نفسش کاهش پیدا کند.
شاید با خودتان تصور کنید زندگی کردن با خانواده شوهر مزایایی ندارد، ولی همیشه اینطور نیست اگر شما از نظر شخصیتی به استقلال درستی رسیده باشید و توانایی مدیریت داشته باشید، خانواده شوهرتان ذاتا افراد خوبی باشند و تمایل به کمک برای پیشرفت زندگی پسرشان داشته باشند و شما بتوانید رابطه خوبی با آنها برقرار کنید مسلما میتوانید از مزایای کنار هم بودن استفاده کنید.
وجود مادر شوهر و خواهر شوهر میتواند به عنوان نیروی کمکی محسوب شود و دیگر نیاز نیست که همه کارهای خانه را به تنهایی انجام دهید.
زمانی که بچه دار شوید میتوانید از راهنماییها و کمکشان استفاده کنید، به خصوص اگر شاغل باشید زمانی که بیرون از خانه هستید، نگران فرزندتان نخواهید بود و خیالتان راحت است که کسی هست کارهای خانه را انجام دهد و برای همسرتان غذا درست کند.
اگر بتوانید به درستی وظایف خانه را بین هم تقسیم کنید میتوانید از مزایای زندگی خانواده شوهر بهرهمند شوید.
اگر خانهای مستقل داشته باشید و شما شاغل نباشید و شوهرتان از صبح تا شب سر کار باشد یا این که شیفت شب داشته باشد زمان زیادی را در خانه تنها میمانید که میتواند برای هر کسی سخت باشد، ولی وجود خانواده شوهر کنارتان باعث میشود احساس تنهایی نداشته باشید.
هر چه معاشرت بیشتری با خانواده شوهرتان داشته باشید بهتر او رامی شناسید و میتوانید بهتر با او برخورد کنید.
اشتباه عروس خانمها بعد از ازدواج به خصوص اگر با خانواده شوهرشان زندگی کنند این است که میخواهند عالی و بی نقص باشند تا هیچ کس نتواند کوچکترین ایرادی از آنها بگیرد به همین دلیل سعی میکنند همه کارها را خودشان انجام دهد. در صورتی که بر عهده گرفتن تمام وظایف در خانواده شوهر اشتباه محض است و دیر را زود از نظر جسمی و روانی شما را خسته خواهد کرد.
اگر شما همه مسئولیتها را از همان روز اول بر عهده بگیرید خانواده شوهرتان را به همین روال عادت میدهید و انتظاراتشان را بالا میبرید و همه کارهایی که انجام میدهید تبدیل به وظیفه همیشگی شما خواهد شد که در صورت اشتباه انجام دادن یا فراموش کردنشان مورد سرزنش قرار خواهید گرفت.
رفتار شما است که تعیین کننده رفتار دیگران است. زمانی که وارد جمع جدیدی میشوید میتوانید دیگران را طوری تربیت کنید که رفتار درستی با شما داشته باشند. پس در رفتارتان دقت کنید و مراقب باشید که وظایف دیگران را بر عهده نگیرید و خانواده شوهر را به زیاده خواهی عادت ندهید.
با شوهرتان توافق کنید که حریم خصوصی در زندگیتان داشته باشید و حد مرزهایی محترمانه با خانواده شوهرتان ایجاد کنید. از شوهرتان بخواهید که ساعتی در طول روز را به تنهایی سپری کنید. در مورد نیازها و خواسته هایتان محترمانه صحبت کنید به طوری که احساس نکند به خانواده اش توهین شده.
قاطعانه روی مواضع خودتان بایستید. اگر مخالف چیزی هستید نظرتان را قاطعانه و محترمانه بیان کنید. قاطع بودن به معنی پرخاشگری نیست بلکه به این معنی است که روی مواضعتان درست فکر کرده اید و برنامه ریزی دارید.
هیچ گاه شروع کننده دعوا نباشید و اگر جر و بحثی پیش آمد آن را ادامه ندهید و سعی کنید بعدا که فضا آرام شد نظرتان را بیان کنید.
برخی مشکلات بسیار بی اهمیت هستند، یاد بگیرید از موارد بی اهمیت بگذرید. حساس و زودرنج نباشید و به چیزی گیر ندهید و بحث راه نیندازید. خیلی اوقات حرفها صرفا برای بیرون ریزی و فرونشاندن ناراحتی است، سعی کنید حرفها را زیاد جدی نگیرید و پاسخی ندهید.
افرادی که فداکار هستند معمولا بیشتر از خودشان به دیگران اهمیت میدهند. سعی کنید تعادل را رعایت کرده و به منافع خودتان بیشتر فکر کنید. پرتوقع نباشید، ولی برای خودتان هم ارزش قائل شوید. زمانی که خودتان به فکر خودتان باشید دیگر انتطار ندارید که دیگران کارهای شما را جبران کنند و در صورت جبران نکردن، عصبانی نخواهید شد.
اگر نمیخواهید خانواده شوهرتان در کارهای شما دخالت کنند پس شما هم نباید در کارهایشان دخالت کنید و در مسائل خصوصیشان سرک بکشید. حریم خصوصی بین خودتان و خانواده شوهرتان را حفظ کنید به طور عمل این رفتار را به آنها بیاموزید.
اگر بین شما و خانواده شوهرتان بحث و دعوایی شد به هیچ عنوان شوهرتان را وسط نکشید و توقع نداشته باشید که طرف شما را بگیرد. ممکن است شوهرتان از این رفتار شما به قدری عصبانی شود که برای خالی کردن خشمش به عمد طرف خانواده اش را بگیرد و موقعیت شما تضعیف شود.
زندگی خصوصی خودتان را از زندگی خانوادگی با خانواده شوهرتان جدا نگه دارید و هیچ گاه از خانواده اش بدگویی نکنید به این ترتیب شوهرتان بدون این که چیزی بگویید از شما در مقابل خانواده اش دفاع خواهد کرد.
منبع:اینفو